کنجاله ای که طلا شد

کنجاله ای که طلا شد

علی حسینی - همه می دانیم که کنجاله سویا مهمترین منبع تامین پروتئین جیره غذایی طیور می باشد و جایگزین نمودن محصولی دیگر برای تامین این نیاز اصلی، در حال حاضر امری است دشوار یا دست نیافتنی.
درست است که تمام تلاش ها از سوی دولت می شود تا اثرات تحریم به حداقل ممکن برسد اما باید اذعان داشت که اصول علم واقعی اقتصاد چیز دیگری می گوید و با سیاستهای اخذ شده کنونی ورود نهاده های دامی به ایران دشوار شده است و واردکنندگان برای وارد نمودن محموله های خود دچار مشکلات فراوانی هستند.

ایجاد کشورهای واسطه برای انتقال پول، ورود و خروج کشتی ها در مسیرهای جدید و طولانی، ایجاد حسابهای جدید ارزی و تامین اعتبار ارزی آنها، تامین ارز دولتی و قوانین جدید برای ارائه ارز دولتی به بازرگانان، نرخ انتقال وجه، بیمه نامه بارها با شرایط جدید حاکم، عدم وجود اطلاعات و آمار دقیق از میزان مورد نیاز نهاده های کشور، تصمیمات متغییر بازرگانان ( فروشنده از منبع اصلی، شرکت حمل کننده و در نهایت توزیع کننده آن در ایران ) در زمان های مختلف و ... همه و همه کنترل و اجرای صحیح تصمیمات را دچار مصائب فراوان می کند. اثرات این موضوع در کیفیت و کمیت تولید بی اثر نیست.

متاسفانه دولتمردان ما حمایت از مصرف کننده ( مردم ) را هدف نهایی خود قرار داده اند و برای گریز از سئوالات رسانه ها تنها و تنها به خواسته مردم نگاه می کنند و فراموش کرده اند که تولید کننده گوشت مرغ و یا تخم مرغ علاوه بر اینکه نام تولیدکننده را یدک می کشد، خود یک مصرف کننده عمده می باشد. مصرف نهاده، مصرف دارو، مصرف جوجه های نژاد دار، مصرف مکمل های غذایی، مصرف برق، مصرف آب، مصرف سوخت، مصرف نیروی انسانی، مصرف پوشال، مصرف تاسیسات و ... که متاسفانه در تصمیمات کلان و مردم سالاری، به هیچ عنوان به چشم نمی آید.

دولتمردان فراموش کرده اند که عمده ترین تامین کننده پروتئین غذایی مردم ( مصرف کننده نهایی ) تولیدکننده داخل کشور می باشد و به هر میزان مورد حمایت قرار بگیرد، به راستی همان مصرف کننده نهایی یعنی مردم مورد حمایت قرار خواهند گرفت.

زمانی که چوب گرانی را بر سر تولیدکننده می زنند، فراموش می کنند که این چوب باید بر سر افرادی زده شود که از آب گل آلود ماهی گرفته و در حالی که واردات با تمام مشقتهایش انجام شده، به جای توزیع مناسب و بر وقت خود، در انبارها احتکار می شود تا به اسم کمبود نهاده، آن را با قیمت غیر واقعی و گزاف به فروش برساند.
این چوب باید بر سر افرادی زده شود که زمانی که حساب بانکی آنها کاسته می شود ( کاسته شدن به معنی میلیاردی ) با وعده و وعید از اتحادیه و مرغداران پول نقد دریافت می کنند و به جای اینکه بار خود را در زمان تعیین شده ارسال کنند، آن را از بندر امام به کرمانشاه می فرستند و در انبارها احتکار می کنند تا با بالا نگاه داشتن قیمت کنجاله سویا، آن را خرد خرد در کشور توزیع نمایند، تا از انباشته شدن پول در بانک ها، سود کلانی را به جیب خود واریز نمایند و این سودها معاف از مالیات می باشد.
این چوب باید بر سر افرادی بخورد که در عین سادگی تن به این قراردادها می دهند و بدون آنکه دردی به تن احساس کنند می نشینند و ناظر ویرانی مرغداران افرادی می شوند که با دیدن یک مرغ مرده، جانی در تن می لرزانند و با سیاهی امیدهای خود، مرغ تلف شده را به بیرون از سالن می برند تا دفن نمایند.
این چوب نباید بر سر مرغداری که تصمیمات دیگران چراغ یا طوفان راه وی است بخورد. این چوب نباید بر سر مرغداری زده شود که تمام محصولات مصرفی آن تابع ارز و واردات است.
این روزها ، روزهایی است که تمام خواهد شد، در انتهای هر تاریکی، روشنایی سو سو می کند اما عمر آن روشنایی چقدر است؟ عمق آن تا کجا و بر سر چه کسانی است؟ اگر این تاریکی بیش از این جاری باشد، روشنایی در خلوت و به جسد صنعت مرغداری خواهد تابید. این سهراب زخمی بیش از این نمی تواند در انتظار نوش دارو بنشیند. با این روش و با این سبک مدیریت و با این سکوت در مقابل ظلمی که به صنعت مرغداری و مرغداران جاری می شود، هزاران هزار جزایری با خنده های شیرین، نگاه تلخی را برای مرغداران رقم خواهند زد که دست مشت کرده، فریاد در گلو خورده در انتظار زمانی خواهند بود که جبران خسارت کنند.
مرغدار امروزی، تنها فردی است که در این تحریم ها باید دست به دامان او شد، به جای خنده های دیپلماتیک و از سوی ناچاری به چینی ها و هندی ها، بیایید دست این هم وطن را بگیرید و از او بخواهید که بر پاهای استوار خود بایستد و کمان غیرت خود را آرش واردر چرخه تولید قراردهد و با تولید محصول نهایی، گستره مرزهای پیشرفت را با تیر خود توسعه دهد.

این مرغدار حتی اگر زیاده خواهی کرد، حتی اگر فریبمان داد، حتی اگر دروغ گفت، به شرفش می ارزد که هم وطن خودمان با ما این کار را کرد نه دیگری و غریبه ها.

مگر می شود نزدیک به 6 ماه اوضاع نابسامان کنجاله سویا را کنترل نکرد؟ کشوری که انقلابی را در تاریخ اراده خود دارد، کشوری که جنگ 8 ساله ای را علیه عراقی دارد که دستان غرب از همه جهت او را حمایت می کرد، کشوری که در منطقه قدرت برتری را به دست آورده است، کشوری که علی رغم تمام فشارهای بین المللی مسیر هسته ای خود را سرافرازانه می پیماید، کشوری که مردمانش تشنه تر کردن لب فرمانروای خود برای ویران نمودن اسرائیل است، کشوری که غیرت و شجاعت آن هم در تاریخ و هم در روز، مشخص است، کشوری که ویرانی ها را آباد کرده، کشوری که الگوی شجاعت و استقامت در بسیاری از کشورهای دیگر حتی در قاره آمریکا می باشد، کشوری که برنامه جهانی برای ساماندهی بحران های جهانی ارائه می دهد و ... نمی تواند قیمت کنجاله سویا را کنترل کند؟

عدم شفاف سازی و شفاف گویی در مسئولین اجرایی و طولانی شدن بحران موجود، این فضا را ایجاد می کند تا هر شخصی که در این معامله ضرر کرده است، هر نظری را ارائه دهد و هر شایعه ای را یک حقیقت بداند. شایعه شد که وارد کننده منحصر و باهوش ما، در اختلاس های اخیر نقش داشته و فرار کرده. شایعه شد که سلطان سویا، در حال تغییر حرفه است و دیگه فعالیتی در این بخش ندارد، شایعه شد که ابرقدرتمندی که ظاهرا پشتش به خیلی ها گرمه، بدهی سنگینی به بانک داره و با فرار و گریز، نتیجه اش جزایریه دوم هست، بنابراین این فضا برای ایشون آماده شده که پول سنگینی رو از مرغدار بدبخت بگیره و اون رو توی بانک بزاره و 2 ماه نگه داره، با این کار بخش بزرگی از بدهی ایشون پرداخت می شه و گوربابای مرغ گران، چون می شه با چماق به سر مرغدار زد و به اون تاکید کرد که علی رغم هر گرانی و بالا رفتن هزینه تمام شده باید به این میزان بفروشی و اگر بالاتر از آن بفروشی و یا به استانهای دیگر ارسال کنی، شلاق و جریمه های نقدی و زندان، پیش روی تو هست. آخه نمی شه که آقای ( م .ل ) رو این بلاها رو سرش بیاریم وگرنه به پولمون نمی رسیم.
در ادامه این شایعه ها باز هم به گوشمان رسید که از آنجایی که شرکت پشتیبانی امور دام نزدیک به 200 میلیارد تومان به این شرکت انحصار کننده بدهکار است، در زمان راه اندازی بازار سیاه کنجاله سویا، آن طور که باید و شاید کنترل امور را در دست نگرفته، البته پرواضح است که اگر هم می خواست کاری کند، نهایت چند روز به این کار می توانست ادامه دهد چرا که این آقای ( م.ل ) در زمان های مختلف توانسته به سادگی در مقابل آنها بایستد و قبل از این هم بانک های مختلفی را متضرر کرده است.

وقتی انحصار در جایی وارد شود و ریشه اش آنچنان در تصمیمات رخنه کند نتیجه همان است که امروز هست. تعزیرات امکان نداره سراغ این آقای م.ل بره، اگر رفته بود نتیجه این نبود. تعزیراتِ ناتوان، بی توان در مقابل کوچکترین برخورد و حتی ارسال نامه ای به آقای م.ل می باشد. بارها و بارها و مکررا اعلام شد که این انحصار را در اختیار خود انجمن ها و تشکل ها قراردهید. این فضا را در اختیار خود صنف قرار بدید، کمک کنید تا درمان این درد توسط خود صنف انجام بشه. اما تنگ نظری ها باعث شده که به خاطر منفعت نکردن و قدرت نگرفتن اتحادیه ها و تعاونی ها، یک نفر قدرتمند شود، یک نفری که کل صنعت رو همراه با مسئولین آن را روی انگشت کوچک خود به هر طرف که دوست دارد و صلاح می داند می چرخاند. باور کنید شبها در بزم های خودشان شرط بندی می کنن روی تیتر فردای روزنامه ها، شرط بندی می کنند که با چه حرکت آنها مسئولین مجبور به انجام چه کاری هستند و در ساعت چند تماس می گیرند و درخواست چه می کنند. برای تمام این حرف ها هم دلیل واضحی دارند که باید سرتان را در هر مناظره ای روبروی آنها پایین بیاوری. پاسخی روشن و درست. پاسخی که سالهاست به علت انحصار سازی و حمایت شدن در این خصوص، به قوه و توان رسیده. " مگر چه کاری می توانند بکنند؟ "

این سکوت از سوی مسئولین اصلی کار رو به جایی می رسونه که باید مانند شخصی که در حال سقوط به چاه عمیقی می باشد، برای حفظ جان دست به هر طنابی بیاندازد. نامه به استاندارها، نامه به وزرا، نامه به مجلس، نامه به ریاست جمهوری، نامه به تشخیص مصلحت نظام، نامه به قوه قضاییه، نامه به دیوان عدالت اداری، نامه به رهبری و ... و این توقع می ره که این نامه ها روزی به نگاه ژرف مملکت داران ایران برسد و به آنها ترتیب اثر داده شود.

این یک اصل اقتصادی است که ثروت و رفاه هر کشوری در اتقاء سطح کیفی و کمی تولیدات داخلی آن کشور است و نگاه ریزبینانه مقام معظم رهبری در این برهه از زمان، نشان داد که تا چه میزان ایشان به این مهم دست یافته اند و دقیقا در زمانی که فشارهای کشورهای دور و نزدیک بر ما زیاد شد، ایشان به اهمیت حمایت از تولید محصولات غیر نفتی تاکید کردند.
یکی از این نامه ها، متنی است که آقای یزدان مهر – رئیس اتحادیه مرغداران ساری به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال کرد: در بخشی از این نامه عنوان شده است

متاسفانه صنعت مرغداری همواره دچار بی مهری قرار گرفته است وبا مشکلات فراوانی دست وپنجه نرم می کند که دیگر توان مقاومت و بقا را از مرغداران گرفته و واحدهای بسیاری دچار مشکل هستند و تعطیل یا ور شکست گردیده و یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند.

در بخش دیگری از نامه عنوان شده است که مشکلات گاه بیگاهی از قبیل گرانی جوجه یکروزه , کمبود دارو عدم کیفیت واکسن , کاهش قیمت مرغ و رسیدن به وزن بالا وماشین مرغ روی دست مرغداروعدم خرید توسط سازمان پشتیبانی امور دام جهت تنظیم بازار, گاها واردات مرغ با وجود توان تولید داخل و حتی امکان صادرات , عدم نقدینگی و سرمایه در گردش مرغداران , کمبود سوخت وافزایش قیمت حامل های انرژی , عدم اجرای مناسب طرح اصلاح ساختار واحدهای مرغداری واین آخری هم مشکل تامین نهاده ها وکمبود وگرانی ذرت و سویا.

ریاست محترم بنا بر اعلام اتحادیه سراسری و به تبع آن اتحادیه مرغداران استان مبنی بر پیش فروش سویا , این اتحادیه با اطلاع رسانی به واحدهای زیر مجموعه اقدام به پیش خرید و واریز نقدی قیمت سویا بحساب اتحادیه از مبدا بندر امام نموده((حال بماند که مرغدار با چه مشقت و گرفتن قرض این مبلغ را تهیه نموده )) اما متاسفانه تاکنون خبری از سویا نیست و علیرغم پیگیریهای فراوان فقط پاسخ می دهند نمی دانیم وامروز و فردا می کنند. آیا به مرغ می شود گفت صبر کن تا سویا برسد ؟ با پول مرغداران بار خریداری می شود و در بندر موجود است اما معلوم نیست چگونه سر از بازار آزاد در می آورد و سویا 830 تومانی با قیمت 1930 تومان به فروش می رسد ؟

البته آقای یزدان مهر در مصاحبه خود با خبرنگار I.T.P اذعان داشتند که محموله ای که باید از بندرامام بارگیری شود، رسید و حواله انبار کرمانشاه را دارد و این چه معنی به غیر از آن دارد که بار وجود دارد اما در گوشه ای از ایران در انبارها ذخیره شده است تا قیمت در بالاترین نقطه خود باقی بماند و آیا این چیزی به غیر از احتکار است؟

ایشان در ادامه نامه خود به آقای رفسنجانی به این نکته اشاره کرده اند که وقتی انحصار این کالا در دست یک نفر است طبیعی است و از ایشان خواسته اند باتوجه به اینکه رهبر معظم انقلاب امسال را به عنوان سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی اعلام فرمودند ; فرمایش معظم اله نادیده گرفته نشده و واقعا در عمل از آن حمایت گردد و یکبار برای همیشه حداقل بخشی از مشکلات این صنعت حل گردد.

در گوشه ای دیگر از استانهای پر تولید کشور محمد علی اورسجی – رئیس اتحادیه مرغداران استان گلستان – گله مند از تاخیر در اجرای تعهدات اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی ایران مبنی بر ارسال کنجاله سویایی که 30 روز قبل وجه آن را دریافت نموده است و متعهد شده است که 48 ساعته آن را ارسال نماید، طی نامه ای که آن را به حراست سازمان مرکزی تعاونی روستایی ایران ارسال کرده است، اعتقاد خود را به طوری عنوان کرده اند که حکایت از یک سود کلانی می دهد که از پول های جمع شده از مرغداران، به جیب اتحادیه سراسری و شرکت آقای م.ل شده است.

ایشان در نامه خود اعلام داشته اند که

قیمت کنجاله سویا که 30 درصد دان مرغ را تشکیل می دهد از نیمه دوم سال قبل از کیلویی 5000 ریال به 15000 ریال افزایش داشته و علی رغم تبلیغات بنگاه های فرصت طلب و منحصر بفرد از موقعیت فعلی بازیر مجموعه های بخش دولتی و خصوصی در اعلام فروش و یا به قیمت مصوب متاسفانه تاکنون این اتفاق نیفتاده و به گمان ما انحصار طلبان قصد داشته و دارند مرغداران و تولید کنندگان رابه اصلاح سرکار بگذارند و با آبرو و حیثیت آنان در ور شکستگی محرزشان به گران فروشی علنی و آشکار ادامه دهند چه اینکه همین کنجاله سویا هم اکنون به قیمت 15000 ریال به مرغداران نیازمند و مستاصل به فروش می رسد وهمچنان با تاخیر و تعلل در توزیع نهاده ها جیب های خود و عواملی که در این شبکه انحصاری نبض بازار را در دست دارند پر از پول نموده و از هیچ یک از مقامات و دستگاه های بازرسی و نظارت واهمه نداشته.

وی در ادامه خود اعلام نموده اند که مصداق بارز این قضیه موضوع خرید حدودا چهار هزار تن کنجاله سویا به مبلغ سی و چهار میلیارد ریال بصورت واریزی از سوی اتحادیه مرغداران استان گلستان است که قول بارگیری و تحویل محموله را بلافاصله یعنی در تاریخ 24/01/91 داده بودند که هم اکنون یازده روز از تاریخ حمل نهاده گذشته لیکن اتحادیه سراسری هر روز به بهانه های واهی از موضوع طفره رفته چرا که با هر روز تاخیر می توانند از بهره وجوه دریافتی سود کلان حاصل نمایند ماحصل این بی توجهی آن است که مرغداران با نگرانی و نارضایتی و مقرضانه مجبور به خرید نهاده گران قیمت شده و همه روزه با تجمع در اتحادیه ومراجعه به استانداری و سازمان جهاد کشاوزی استان خواهان روشن شدن موضوع و برخورد قاطعانه با عوامل دخیل در بحران بوده و ضرر و زیان میلیاردی خود راکه با سخت ترین شرایط پول تهیه کرده اند از برنامه ریزان سودجو خواستار شده اند.

ایشان در انتهای نامه خود عنوان داشته اند در اجرای نیات خیرخواهانه رهبر معظم انقلاب در سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی و اجرای مقرارت و رضای خداوند تبارک و تعالی شما مسئولان متعهد نسبت به دستور بارگیری نهاده های خریداری شده اقدام و به خواسته تولید کنندگان این استان عنایت لازم مبذول فرمایند که نتیجه اقدامات مورد انتظارات وگفته اند از سیاهی رنگی رنگی نیست.

متاسفانه در این بین و در این استرس های سنگینی که مرغداران در حال تحمل آن بوده اند، ناگهان مسئولی که به عنوان مدیرعامل شرکتی که نامه پشتیبانی را به دوش می کشد در مصاحبه ای جنجالی اقدام به آمار و امکاناتی داد که باعث تعجب همه اصناف فعال در صنعت مرغداری گردید. هرچند ایشان مانند تمام دوره های قبلی خود، هیچ کاری به جز سکوت در مقابل انتقادات را پیش نگرفت و مانند تمام تصمیماتی که گذر زمان مایع اصلی حل شدن آنهاست اقدام کردند و تا امروز هم این روند را ادامه دادند و جالب آن است که اگر گفته های ایشان صحیح است چرا قیمت کنجاله سویا همچنان بالاست. اداعای صدرا... دولت از یک رسانه ملی این شبهات را در بین مردم ایجاد می کند که مرغداران در حالی گران فروشی هستند و این تهمت نا به جا از دل سخنان غیرواقعی آقای دولت احساس می شود. بر مبنای همان سخنان و بر مبنای جمله ایشان که فرموده اند "سویا به اندازه کافی ذخیره سازی شده و کمبودی در این خصوص نداریم" نتیجه ای معقول گرفته می شود. آری سویا وجود دارد، انبارها پر از سویا می باشد اما قطره قطره وارد بازار می شود تا عطش آن باعث ثبات قیمت این محصول در اوج این نمودار و نیاز مرغداران باشد.

اگر سویا به وفور در صنعت موجود می باشد، چرا قیمت آن در بازار آزاد بیش از 1700 تومان است؟ اگر این قیمت غیر واقعی است، چرا سازمان تعزیرات سکوت کرده است؟ اگر این قیمت دروغ است، چرا سازمان تعزیرات مرغدار را در این برهه از زمان یک مصرف کننده نمی داند تا از حق و حقوق آن حمایت کند؟

جالب بر این است که آقای دولت، همه مشکلات و بانی آنها را کنار گذاشته و تمامیه این مصائب را به گردن تعاونی ها و اتحادیه انداخته است. تعاونی و اتحادیه هایی که هیچ زمانی در تصمیمات مهم آقایان سهمی نداشته اند و اندک اختیار قانونی در هیچ یک از مسائل صنعت مرغداری ندارند و تنها بنگاه هایی هستند که مرغداران و اعضا جمع شده و با خوردن چایی زمان در آن می گذرانند. بنگاه هایی که هر از چند گاهی سهمیه ای از نهاده ها را بین مرغداران توزیع می کنند که اگر آن سهمیه هم موجود باشد. تعاونی و اتحادیه هایی که اندک بهایی به ارتقا و بالا بردن سهم آنها در گریز از مشکلات نیست و تنها زمانی مسئول می شوند که مشکلی باشد و آنها مسئول ایجاد آن مشکل اعلام شوند.

در همین خصوص بسیاری از مرغداران کشور سخنان آقای صدرا... دولت را اشتباه مسلم ایشان دانسته اند و به این اوضاع افسوس خورده اند. در همین راستا مرغداران گوشتی قم که از این دایره ضرر جدا نبوده اند و این نقطه پرگار خطاها آنچنان شعاعی را ایجاد کرده است که تعاونی قم – جزو تعاونی های برتر کشور در مدیریت و تولید – را نیز به صدا درآورده است و باعث شده اعضای این تعاونی گردهم آمده و با جمع کردن امضاء این اقدام آقای صدرا... دولت را اشتباهی بزرگ اعلام نمایند.

در بخشی از نامه ای که به صورت پیوست امضاء ها به دفتر I.T.P ارسال شده است آمده است،پیرو مصاحبه تلویزیونی آقای صدرالله دولت مدیر عامل شرکت پشتیبانی امور دام کشور در برنامه خبری شبکه 2 سیمای جمهوری اسلامی ایران در خصوص ضعف تشکل ها و عدم توانایی آنها در اداره امور خودشان و گرانی قیمت مرغ در بازار و اظهار نظر ایشان در سایر سایت های خبری مبنی بر وفور نهاده های پرورش طیور به خصوص کنجاله سویا: اگرشرکت ایشان مدت 2 سال است مسئولیت تنظیم بازار و واردات نهاده های دام و طیور را رها نموده چرا با اظهار نظر پرت در مورد قیمت سویا و فراوانی آن ذهن مردم را مشوش می کند و اگر خبر از قیمت سویا در بازار و نحوه ارسال و بارگیری آن دارد چرا به مردم دروغ می گوید؟

در بخش دیگری از نامه آمده است، در اسفند ماه سال 1390 با عدم ثبت سفارش برای واردات کنجاله سویا از ماه های قبل و مشکلات سیستم بانکی در پرداخت پول به فروشندگان خارجی بحران در وضعیت سویا و قیمت آن به وجود آمد که قیمت سویا به حدود 15000 ریال در هر کیلو رسید و واکنش طبیعی مرغدار، عدم جوجه ریزی و کاهش چشمگیر آن در کشور بود. اما با پیش فروش سویا و ذرت به صورت 1 کیلو سویا به همراه 3 کیلو ذرت آن هم با هر قیمتی که دلشان بخواهد و ارسال بار خریداری شده توسط مرغداران که تماما واریزی بوده به صورت نامنظم و چند خط در میان از سوی فروشندگان فشار روانی بازار کاهش یافت و مثل فروش بخاری یا کولر در فصل تابستان و تنظیم ناشیانه بازار قیمت سویا از تلاطم افتاد اما باز با رسیدن ادیبهشت و عدم وفای به تعهد فروشندگان در تحویل به موقع سویا و صف طویل ذرت و سویای ارسال نشده و فروخته شده از قبل به پشتوانه اطمینان خاطری که مسئولین دولتی در تامین نهاده ها داده بودند و افزایش جوجه ریزی در فروردین ماه و به تبع آن افزایش تقاضای سویا، کمبود سویا کاملا هویدا و آشکار شد.

مرغداران قمی در نامه خود اظهار داشتند،حضرت آقای دولت! اکنون سویا در بنادر کیلویی 16500 ریال به فروش می رسد تازه آن هم اگر بیاید و بار بشود. آن سویای 8300 ریالی شما کجاست؟ حتما از همانهایی است که امروز پول را واریز کن تا بعدا یکماه دیگر، دو ماه دیگر ارسال شود؟ آن سویای فراوان دست به نقد که به روال عادی امروز پول بریزیم تا 48 ساعت دیگر حمل شود کجاست؟

مرغداران قم با طرح سئوالات متعددی از ایشان ادامه دادند که الان تکلیف مرغدارانی که در فروردین ماه 1391 جوجه ریزی کرده اند و یا در سالن مرغ و جوجه دارند چیست؟ آیا می توانند حرف شما و امثال شما را به جای سویا به مرغ ها بدهند؟ تا سیه روی شود هر که در او غش باشد! با توجه به جوجه ریزی حدود هشتاد میلیونی مرغداره های گوشتی در فروردین ماه در کشور و جوجه ریزی های اسفند ماه و اردیبهشت ماه به اضافه مزارع مرغ مادر و مزارع مرغ تخمگذار و پولت موجود در کشور برای مصارف روزانه اگر همین حالا به نقد، چهارصد هزار تن سویا در بنادر کشور موجود باشد و در 48 ساعته بارگیری شود شاید اوضاع سویا به قیمت اشاره شده جنابعالی برگردد.

توجه داشته باشید به انسان در حال موت نمی توان گفت شما لطف کن علی الحساب پنج دقیقه نفس نکش بعدا تا هر موقع دلت خواست زندگی کن اگر آن موجود پنج دقیقه نفس نکشد قطعا خواهد مرد و دیگر جایی برای جبران باقی نخواهد ماند. تعاونی موظف است در خصوص نشان دادن وخامت اوضاع در حال حاضر سریعا نامه و درد و دل ما را به تمامی سازمان ها و ادارات دولتی ذیربط ارسال نماید تا شاید بعضی ها از خواب سنگین خرگوشی بیدار شوند.

به نظر شما پاسخ آقای دولت به این نامه ها و امسال نامه هایی که به ایشان رسیده چه بوده؟ یا اگر بوده آیا همان گونه که از رسانه ملی اوضاع را مثبت و خود و وفور نعمت اعلام کرده اند، چه پاسخی انعکاس داده شده است؟ سکوت

به هر حال امروز صنعت مرغداری درگیر سخت ترین شرایط موجود از ابتدای انقلاب تا کنون است. تحریم ها بی اثر نبوده اما می توانستیم با مدیریت صحیح و دلسوزانه آن را کنترل کنیم. متاسفانه مدیران تصمیم گیر در حل مشکلات صنعت مرغداری متعدد می باشند و هرکدام هم تمایلات خود را مطرح می کنند و صلاح مرغداران و تولیدکنندگان را از اولویتهای آخر خود می دانند. چه بسا امروز با حمایت صحیح و جلوگیری از هر گونه احتکار کنجاله سویا و مبارزه با انحصار می توانستیم کنجاله سویایی را که با پرداخت 1800 تومانی بلافاصله دریافت نماییم را با قیمت منصفانه تری و در اسرع وقت دریافت می کردیم.

آقای دولت صحیح گفته اند: کنجاله سویا داریم، ذخیره ها کامل است، کمبود نداریم. اما داریم و نداریم ها مربوط به شخص است نه مربوط به مرغدار. چرا که مرغداری کنجاله سویا ندارد، در انبار دان خود کنجاله سویا ندارد، مرغدار پول ندارد، مرغدار تولید ندارد و با همین روش و ادامه آن، ایران مرغدار ندارد، مرغ تولید وطن ندارد و باز هم در صورت ادامه واردات و شرایط فعلی، مردم پول خرید مرغ ندارند، مردم تمایل به خوردن مرغ یخ زده ندارند، مردم تمایل به استفاده از مرغ یکسال از تاریخ تولید گذشته ندارند.
همین امروز باید در مقابل انحصار ایستاد. به تعاونی ها و اتحادیه قدرت بیشتری بدهید. اگر هم مشکلی ایجاد کنند، هم قابل کنترل است و هم بسیار کمتر از گردن کلفتیه یک نفر برای یک صنعت بزرگ است.

 
 
نظر خود را ثبت نمایید
  • موارد زیر جهت نمایش تایید نخواهد شد:
  • ۱- در متن شماره همراه و آدرس الکترونیکی درج شود
  • ۲ - در متن از جملات و الفاظ غیر عرف استفاده شود
  • ۳ - متن انگلیسی یا پینگلیش تایپ شود
Copyright © 2006 - 2024 ITPNews.com