برنامه ریزی برای تولید، سرچشمه نظم بازار
حسن زاده در یک کلام می گوید، تولید گوشت مرغ ما برنامه ریزی منسجم ندارد و دخالت نهادهای دولتی هم چه هنگام حمایت از تولید و چه با هدف تنظیم بازار، منسجم ، منظم و یک دست نیست و برای صادرات هم چارچوب و سیاست مشخص و تعریف شده ای تدوین نشده و آنچه تحت عنوان صادرات صورت می گیرد غالباً تصادفی است و وابسته به ابتکار عمل شخصی یا مساعی بعضی از شرکت هاست که آن هم گاه به گاه و با بالا و پایین زیاد صورت می گیرد.
ظرفیت های تولید با تقاضای بازار داخل همخوانی ندارد
مدیرعامل اتحادیه سراسری مرغداران گوشتی برای اثبات بحث خود به آمار و ارقام موجود رجوع می کند و می گوید: ظرفیت ایجاد شده برای تولید در قالب واحدهای گوشتی موجود در سراسر کشور، 400 میلیون قطعه در هر دوره است و اگر بخواهیم به استاندارد جهانی برسیم باید 6 دوره جوجه ریزی داشته باشیم که نیاز به 2 میلیارد و 400 میلیون قطعه جوجه داریم و اگر متوسط جوجه ریزی در کشور را ملاک قرار دهیم و 4 دوره را ملحوظ کنیم، نیاز به جوجه یک روزه، رقمی حدود یک میلیارد و 600 میلیون قطعه خواهد شد. اما برنامه ریزی تولید در کشور ما بر اساس هیچیک از این دو شاخص جوجه ریزی نیست، یک میلیارد جوجه تولید می شود که سود آن نصیب تولیدکنندگان جوجه یک روزه می شود و نتیجه این بی برنامگی در تولید، افزایش قیمت تمام شده برای مرغدار گوشتی شده است زیرا ضریب تقاضا برای جوجه ریزی همیشه بالاست و مرغدار مجبور است که با قیمت بالا خریداری کند و از آنجا که از تمامی ظرفیت استفاده نمی کند، هزینه های سربارش به جای تقسیم بر 6 دوره و با ظرفیت کامل، تقسیم بر 4 دوره و البته با ظرفیت کمتر می شود.
مرغ سه کیلویی، میدان دار بازار می شود
حسن زاده می گوید: طبعاً وقتی مرغدار با خرید جوجۀ گران و چنین شرایطی مواجه است، مرغ را تا 3 کیلو و حتی 4 کیلو نیز در واحد نگهداری می کند و بحث مرغ سایز( اندازه) منتفی خواهد شد. این شیوۀ اجتناب ناپذیرِ پرورش به زیان منافع ملی است و در عین حال که منابع کشاورزی را هدر می دهد، با اقتصاد مقاومتی نیز همخوانی ندارد.
برنامه ای برای صادرات نیست
مدیرعامل اتحادیه سراسری می گوید: از سوی دیگر و با فرض 6 دوره جوجه ریزی و ظرفیت کامل واحدها برای تولید و عرضه که بالغ بر 3 میلیون تن گوشت مرغ می شود، هیچ برنامه ای برای جذب این میزان در بازار داخل یا حتی صادرات منظم مازاد تولید وجود ندارد، پس در این شرایط هم، با تولید، عرضه و بازاری پر نوسان و افت و خیز شدید قیمت و غالباً به زیان مرغداران در طول سال مواجه خواهیم بود.
زنجیره ها خوب عمل نمی کنند
از مهندس حسن زاده درمورد نقش زنجیره ها در تنظیم تولید و بازار سوال می کنیم، می گوید: زنجیره های موجود متکی به تولیدکنندگان عمده جوجه یک روزه هستند. آنان ترجیح می دهند سود خود را در فروش جوجه یکروزه به حد کافی کسب کنند و کاری با بقیه اش نداشته باشند و به مثابه « یکی بر سر شاخ و بُن می برید»، به این موضوع فکر نمی کنند که اگر مرغداران گوشتی از میدان به در شوند آنها هم به طور اساسی زیان خواهند دید. حسن زاده در مصداق عملکرد نامطلوب زنجیره ها می گوید: در حالی که تمامی آمار و ارقام و شواهد و مستندات، قیمت تمام شده برای هر کیلو گوشت مرغ زنده را رقمی بالای 4 هزار و 500 تا 5 هزار تومان نشان می دهد و وزیر محترم هم قیمت گوشت مرغ را 7 هزار تومان اعلام می کند، بعضی از زنجیره ها اقدام به عقد قرارداد با شرکت پشتیبانی امور دام می کنند تا مرغ کشتار شده را به آنان 6 هزار و 500 تومان بفروشند؛ این رقم، قیمت بازار را به زیان مرغدار کاهش می دهد و مرغدار می بایست مرغ زنده را به 3800 تا 3900 تومان بفروشد. طبعاً این حرکتِ زنجیره ها به جای تقویت تولید موجب تضعیف آن می شود و در دراز مدت حرکتی ضد تولید است؛ البته در اینجا، دولت نیز که دخالتش در بازار تأثیرگذار است از یک قاعده مشخص پیروی نمی کند و در واقع تنظیم بازار هم برنامه ای ندارد.
صادرات را گسترش دهیم
حسن زاده می گوید: شرایطی فراهم شده است که دولت می تواند در چارچوب مناسبات منطقه ای برنامه صادرات گوشت مرغ را در قالب پروتکل های اقتصادی و البته با حضور تشکل ها تثبیت و برای میزانی معین، به عنوان حجم پایه صادراتی گوشت مرغ از سوی کشورهای منطقه تقاضا ایجاد کند و درکنار آن، بخش خصوصی نیز به صورت پراکنده می تواند به این میزان صادرات بیافزاید. در این صورت، تولید نیز در قاعده خود افزایش می یابد و ثبات نسبی در صنعت مرغداری به وجود می آید.